باران
کودک که بودیم می خواندند برایمان ... "آن مرد در باران آمد" ... حال می دانیم تا آن مرد نیاید ، باران نخواهد آمد ...
| ||
|
ساعتی را می نشینم ... قلم را می فشارم بر برگی سپید اما فقط نقطه ای سیاه پررنگ می شود !! .......... نه حرف هایم آزاد می شوند نه بغض هایم ......... فقط نقطه ای سیاه پر رنگ می شود ... آنقدر پر رنگ که جای تمام حرف هایم را می گیرد ..!!
نظرات شما عزیزان:
سلام دوست خوبم. وبلاگ شما هم بسیار زیبا و پرمحتواست.
موفق باشی. RainDrop
ساعت15:07---15 شهريور 1391
قشنگ بود
سلام عزیزم عیدت مبارکپاسخ:
متشکرم
عزيزم خيلي وبلاگت ناز بود دوسش داشتم
همينطور مطالبتو موفق باشي سعي ميكنم باز هم بهت سر بزنمپاسخ: متشکر گلم !! خوشحالم می کنی ... موضوعات مرتبط: برچسبها: |
|
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |